مرکّب از: یک + چشمه، یک نمونه. بخشی. گوشه ای. انموذجی: یک چشمه از فنون کشتی گیری عرضه کرد. - یک چشمه کار، کار خوب و آراسته. (آنندراج) (غیاث)، - یک چشمه کردن، کنایه از زیب و زینت کردن. (آنندراج) : عروس صبحدم یک چشمه کرده به بام چارمین ایوان برآمد. میرخسرو (از آنندراج)
مُرَکَّب اَز: یک + چشمه، یک نمونه. بخشی. گوشه ای. انموذجی: یک چشمه از فنون کشتی گیری عرضه کرد. - یک چشمه کار، کار خوب و آراسته. (آنندراج) (غیاث)، - یک چشمه کردن، کنایه از زیب و زینت کردن. (آنندراج) : عروس صبحدم یک چشمه کرده به بام چارمین ایوان برآمد. میرخسرو (از آنندراج)
متفق. (یادداشت مؤلف). هم سخن. هم قول. هم عقیده: اصحاب به یک کلمه از حضرت خواجه درخواست کردند که او به غایت بد کرد. (انیس الطالبین ص 172). - یک کلمه شدن، همدل و همزبان گشتن. متفق القول شدن: همه یک کلمه شدند و گفتند راست می گویی. (کلیله و دمنه). با برادرش قطب جهان و ابن عمش قوام الملک به خذلان بایدو نصرۀ غازان یک کلمه شدند. (تاریخ غازانی ص 87)
متفق. (یادداشت مؤلف). هم سخن. هم قول. هم عقیده: اصحاب به یک کلمه از حضرت خواجه درخواست کردند که او به غایت بد کرد. (انیس الطالبین ص 172). - یک کلمه شدن، همدل و همزبان گشتن. متفق القول شدن: همه یک کلمه شدند و گفتند راست می گویی. (کلیله و دمنه). با برادرش قطب جهان و ابن عمش قوام الملک به خذلان بایدو نصرۀ غازان یک کلمه شدند. (تاریخ غازانی ص 87)
کنایه از موافق. (برهان) ، کنایه از مشورت و موافقت. (آنندراج) (انجمن آرا) ، کنایه از متفق هم هست. (برهان) ، منتظم: خدایا تو این عقد یک رشته را برومند باغ هنرگشته را... نظامی. - یک رشته شدن، منتظم شدن. به رشتۀ واحد درآمدن. انتظام یافتن: چو یک رشته شد عقد شاهنشهی شد از فتنه بازار عالم تهی. نظامی
کنایه از موافق. (برهان) ، کنایه از مشورت و موافقت. (آنندراج) (انجمن آرا) ، کنایه از متفق هم هست. (برهان) ، منتظم: خدایا تو این عقد یک رشته را برومند باغ هنرگشته را... نظامی. - یک رشته شدن، منتظم شدن. به رشتۀ واحد درآمدن. انتظام یافتن: چو یک رشته شد عقد شاهنشهی شد از فتنه بازار عالم تهی. نظامی
دهی است جزء دهستان تیمور بخش حومه شهرستان محلات واقع در 28هزارگزی جنوب خاور محلات و در 18هزارگزی جنوب راه شوسۀدلیجان به محلات. هوای آن سرد و دارای 220 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. مزارع حیدرآباد، قره گل، کندنو و گل چشمه پائین جزء این ده است. راه آن مالرو است و از طریق تیمور ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان تیمور بخش حومه شهرستان محلات واقع در 28هزارگزی جنوب خاور محلات و در 18هزارگزی جنوب راه شوسۀدلیجان به محلات. هوای آن سرد و دارای 220 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. مزارع حیدرآباد، قره گل، کندنو و گل چشمه پائین جزء این ده است. راه آن مالرو است و از طریق تیمور ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از بخش مرکزی شهرستان ساری. 195 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه تجن و چشمه و محصول عمده آنجابرنج و غلات و لبنیات و میوه است. گله داران به ییلاق چهاردانگه می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از بخش مرکزی شهرستان ساری. 195 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه تجن و چشمه و محصول عمده آنجابرنج و غلات و لبنیات و میوه است. گله داران به ییلاق چهاردانگه می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ده از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان. آب آن از چشمه سار. محصولات عمده آنجا غلات و لبنیات. صنایع دستی زنان آنجا شال و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
ده از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان. آب آن از چشمه سار. محصولات عمده آنجا غلات و لبنیات. صنایع دستی زنان آنجا شال و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز. دارای 227 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، کنجد و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز. دارای 227 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، کنجد و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میزدج بخش حومه شهرستان شهر کرد. واقع در 32هزارگزی جنوب باختری شهر کرد. دارای 1159 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان میزدج بخش حومه شهرستان شهر کرد. واقع در 32هزارگزی جنوب باختری شهر کرد. دارای 1159 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
قصبۀ مرکزی بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو می باشد و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول 44 درجه و 22 دقیقه و 15 ثانیه، عرض 39 درجه و 3 دقیقه و 45 ثانیه و ارتفاع آن از سطح دریا 1843 متر. اختلاف ساعت آن با طهران 28 دقیقه و 8 ثانیه است بطوری که ساعت 12 ظهر سیه چشمه ساعت 12 و 28 دقیقه و 8 ثانیه طهران می باشد. دارای 3289 تن سکنه و آب قصبه از رود خانه قزل چای، قنات و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. دارای ادارات پست و تلگراف، ژاندارمری و مرزبانی می باشد. دبستان و در حدود 4 باب دکان از صنوف مختلف دارد. این قصبۀ جزء دهستان چالدران محسوب شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
قصبۀ مرکزی بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو می باشد و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول 44 درجه و 22 دقیقه و 15 ثانیه، عرض 39 درجه و 3 دقیقه و 45 ثانیه و ارتفاع آن از سطح دریا 1843 متر. اختلاف ساعت آن با طهران 28 دقیقه و 8 ثانیه است بطوری که ساعت 12 ظهر سیه چشمه ساعت 12 و 28 دقیقه و 8 ثانیه طهران می باشد. دارای 3289 تن سکنه و آب قصبه از رود خانه قزل چای، قنات و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. دارای ادارات پست و تلگراف، ژاندارمری و مرزبانی می باشد. دبستان و در حدود 4 باب دکان از صنوف مختلف دارد. این قصبۀ جزء دهستان چالدران محسوب شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، واقع در 65000گزی شمال خاوری گنبدقابوس و 12000گزی جنوب راه فرعی مراوه تپه، با 540 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، واقع در 65000گزی شمال خاوری گنبدقابوس و 12000گزی جنوب راه فرعی مراوه تپه، با 540 تن سکنه. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)